سؤال پاداش شايد كليدى ترين سؤالى است كه هر شخص مى تواند از خودش بپرسد. سؤالى كه ما را با خودمان مواجه مى كند وانتظارى را كه از خود داريم بر ملا مى سازد. شايد از خود مأيوسمان كند، شايد هم درهاى اميد را برويمان بگشايد. حتى شهامت ما راهم مى سنجد.

“آيا تاكنون چيزى را كه از اين زندگى مى خواستى به دست آورده اى؟“

گرچه عبارت “تاكنون” در جمله، حقيقتى  دردناك  را به رخ ما مى كشد. و ممكن است داراى بارى از نااميدى باشد، اما در عين حال اميد به زندگى و بهبود آن را در دل زنده نگه مى دارد.

اگر پاسخمان به سؤال  پاداش “نه” باشد، ما نيازمند ايجاد تغيير و تحول در روش زيستن خود هستيم. اين سؤال مى تواند محركى باشد تا آنچه را كه تاكنون بيهوده بر شانه هايمان كشيده ايم، رها كرده و تصميمات جديدى اتخاذ كنيم. چه بسا بسيارى از انسانها در مواجه با سؤال پاداش از ادامه دادن مسيرهاى غلطى كه پيموده بودند ، انصراف داده، آنگاه راههاى جديدى را انتخاب و طى كرده اند.

سؤال پاداش اشاره به ارزشهاى زندگى ما دارد كه براى هر كدام از ما مى تواند با ديگرى متفاوت باشد.

چگونه زندگى كنيم تا پاسخمان به سؤال پاداش بله باشد؟

جيمز.اى.رايان در “كتاب بپرس و بهتر زندگى كن” به پنج سؤال اساسى اشاره مى كند كه مى توانند تأثير شگرفى بر زندگى ما بگذراند و ما را در رسيدن به پاسخ بله به سؤال پاداش نزديك كنند.

١–صبر كن ببينم چى؟ سؤالى است براى تكرار و شفاف سازى چيزى كه براى ما مبهم است و با ايجاد يك مكث توضيح اضافه مىطلبد.

٢– داشتم فكر مى كردم كه چرا..؟ اين همان سؤالى است كه منجر به اكتشافات و بينش هاى جديد شده است. گاهى براى پرسش هايىساده مطرح مى شود اما باعث بيدارى حس پرسشگرى مى شود.

٣–حداقل نمى توانم …؟ در موردش فكر كنم؟ امتحانش كنم؟ در موردش تحقيق كنم؟با اين پرسش از افراطى گرى و يك سويه بودن اجتناب كرده و در ايده ها و عقايدمان تعادل برقرار كنيم. شايد اين سؤال معجزه نكند اما كمك مى كند از مرحله اى به مراحل ديگر عبور كنيم.

٤–چطور مى توانم كمك كنم؟ با طرح اين پرسش با فروتنى مسير كمك به ديگران را براى خود باز مى كنيم. پرسشى محترمانه كه بدون آنكه چيزى را تحميل كنيم، نحوه ى انتخاب نوع كمك را برعهده ى فرد مقابل مى گذاريم.

٥–چه چيزى واقعاً اهميت دارد؟ اين سؤال كمك مى كند كه مسائل مهم را از غيرمهم جدا كنيم. گاهى تعمداً يا سهواً مسائل اصلى و مهم در مقابل مسائل جزئى و كم اهميت ناديده گرفته مى شوند.

اين سؤالها مى توانند راهنمايى سودمند براى داشتن يك زندگى كامل باشند.

به كمك اين سوالها يا سؤالهاى مناسب ديگر مى توانيم زندگى سرشار ازكنجكاوى و ادراك را تجربه كنيم و همواره به دنبال كشف و امتحان كردن چيزهاى جديد باشيم. همچنين در تعامل با انسانهاى ديگر بياموزيم وكمك بگيريم و متقابلاً به آنها ياد بدهيم و كمك كنيم. در نهايت بر مسائل مهم و اساسى خودمان تمركز كنيم. هرچه به ارزشهاى زندگى خود نزديكتر شويم پاسخمان بيشتر به بله نزديك مى شود.